بیا که بی تو مرا از بهار سهمی نیست
و سالها گذران بی «بهار» بد دردیست...
گفتند: این مرد از عشق هلاک خواهد شدن. چه زیان دارد اگر یک بار دستوری باشد تا او لیلی بیند؟
گفتند: ما را از این معنی هیچ بخلی نیست، لیکن مجنون، خود، تاب دیدار او ندارد.
پ. ن: گیسوی یار مرا دید و به طنازی گفت:
من از آن روز که دلدار شدم دار شدم!