نامه هایی به هیچکس!

به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد؛ بی صدا بی ریا بی توقع

نامه هایی به هیچکس!

به همایی که از جهنم تا کویر، بی ادعاتر از آب، در برابر آتشبار آفتاب، لحظه ای سایه اش را از سرم دریغ نکرد؛ بی صدا بی ریا بی توقع

به کدام مذهب است این؟

پس از خواندن خبر قلع و قمع ددمنشانه و دستگیری قریب دو هزار نفر از اهل طریقت تصوف در قم بر دار کردن منصور حلاج در ذهنم تداعی شد:

 

چون منصور حلاج را به امر خلیفه معتصم هزار تازیانه بزدند در وی تاثیر نکرد. او را روانه ی چوبه ی دار ساختند...

...

پس دستش را بریدند. خنده کرد و گفتند: " از چه می خندی؟" فرمود: " الحمدلله که دست ما را ببریدند. مرد آن باشد که دست صفات ما را که کلاه همت از تارک عرش می رباید ببرد!" چشمان او را کندند. فغان از مردم بلند شد. عده ای می گریستند. عده ای دیگر سنگ می افکندند. آنگاه که خواستند زبانش را ببرند گفت:" چندان صبر کنید تا سخنی بگویم." روی بر آسمان کرد و گفت: "بدین رنجی که از برای من روا می دارند محرومشان مکن و از این دولتشان بی نصیب مگردان. الحمدلله اگر دست و پای من ببریدند در کوی تو بریدند و اگر سرم بر دار کنند در مشاهده ی جمال تو بوده است."

روی در آسمان کنیم و برای هدایت و آمرزش گناهان مرتکبین این اعمال غیر انسانی (که زیر نقاب دین پنهان می شود) دعا کنیم.

زاهد ار جرعه ی رندان نه بحرمت نوشد ٭ التفاتش به می صاف مروّق نکنیم

یا حق

پیوندها:

ناگفته های ماجرای تخریب حسینه‌ شریعت در قم

‏پاسخ آیت الله منتظری به پرسشی در مورد واقعه تخریب حسینیه شریعت قم

نامه مهدی کروبی به برخی ازمراجع تقلید در قم؛

نظرات 4 + ارسال نظر
titan جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 13:25

تا زمانه بوده ومردمانی بوده وهستیم
هم دنیا پر بوده از حلاجهاو خلیفه ها و
ما هم فقط میتونیم به حال حلاجها غبطه بخوربم وبرای داشتن خلیفه هایی صالح دعا کنیم.

someone دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 17:53 http://yaveh-gooyan.blogsky.com

ایران در زندان . تیتر بدی نیست برای دنیا ؟ نه ؟! اما ما مفهومش را خیلی خوب می فهمیم . به خوبی زندانبانها ...
موفق باشی .. هر روز باجدید ترین واکناشات خبری از ایران در سراسر دنیا....در یاوه گویان

هیلا سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 20:56 http://hilana.blogsky.com

با سلام.از اشنایی با وبلاگتان خوشحال شدم.یادی از حلاج کردهاید.وقتی که میخواستند بر دارش کنند از او میپرسند عشق چیست؟میگوید عشق را امروز بینی و فردا و پس فردا.انروز دارش زدند فردا بسوزاندنش و پس فردا خاکسترش را بر باد دادند. ولی تا امروز یاد او و عشق زنده است.

آنی پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:16 http://yekroohetanha.blogsky.com

من که شرمنده اونایی هستم که به مابه عنوان مسلمون و شیعه نگاه میکنن...شرم آوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد