گفت:
یادش بخیر...
اینجا بام خانه ی ما بود،
و من، مشغول نخ دادن به بادبادک هایی که از روز برایم روشنتر بود لحظاتی پس از پایان این شعر دیگر نه باد را به یاد می آورند، نه مرا!
و من،
مشغول نخ دادن به بادبادک هایی که از روز برایم روشنتر بود لحظاتی پس از پایان این شعر دیگر نه باد را به یاد می آورند، نه مرا!
مشغول نخ دادن به بادبادک هایی
که از روز برایم روشنتر بود
لحظاتی پس از پایان این شعر دیگر نه باد را به یاد می آورند، نه مرا!
لحظاتی پس از پایان این شعر
دیگر نه باد را به یاد می آورند، نه مرا!