بوی عطر یاس می دهد؛ مثل همیشه...
تای کاغذ را باز می کنی
آبی آسمانی شکسته نستعلیق، می دود توی ذهن:
ماه کنعانی من، مسند مصر آن تو شد
وقت آن شد که دگر ترک کنی زندان را