من فکر می کنم انسان ها همه تخم مرغ هستند
من هر چه انسان دیده ام
که شکسته است،
توی او زرد بود.
من فکر می کنم توی همه ی انسان ها زرد است
من فکر می کنم که همه ی انسان ها تخم مرغ هستند
او دوست داشت به دل من فکر نکند
او دوست داشت من به دلم فکر نکنم
او دوست داشت من برای همیشه یک جوری بمانم
او دوست داشت دل من برای همیشه...
« سولماز دریانیان »